وبلاگ ادبستان ؛عقیل پورخلیلی

در حق من هرکه خواهد هر چه گوید گو بگوی / من نخواهم داشت دست از دامن دلدار خویش

وبلاگ ادبستان ؛عقیل پورخلیلی

در حق من هرکه خواهد هر چه گوید گو بگوی / من نخواهم داشت دست از دامن دلدار خویش

بی اعتباری و ناپایداری دنیا و روزگار و نکوهش آن ( لیلی و مجنون نظامی )

* نظامی نیز در جای جای کتاب لیلی و مجنون همانند دیگر شاعران به نکوهش از دنیا و بی وفایی آن پرداخته است که ذکر ابیاتی از این نوع می پردازیم :

+ این عهد شکن که روزگار است

   چون برزگران تخم کار است

   کارد دو سه تخم را به آغاز

   چون کِشته رسید ، بِدرَوَد باز

   افروزدهر شبی چراغی

   بر جان نَهَدَش ز دود داغی

   چون صبح دَمَد ، بر او دَمَد باد

   تا میرد ازو چنان که زو زاد

   گردون که طلسم داغ سازیست

   با ما به همان چراغ بازیست

   تا در گره فلک بُوَد پای

   هر جا که روی ،‌گره بُوَد جای

   آنگه شَوَد ای گره گُشاده

   کز چار فرس شوی پیاده

( لیلی و مجنون ، تصحیح وحید دستگردی ، ص 205 ، بیت 8 تا 14 )

+ هر روز جهان به جان ربائیست

   انصاف ده ،‌این چه بی وفائیست ؟!

   گیتی که سر ِ وفا ندارد

   گویی که کس آشنا ندارد

( ص 205 ، بیت الحاقی )

+ گردنده فلک شتابگرد است

   هر دم ورقیش در نَوَرد است

( ص 223 ، بیت 17 )

+ او رفت و رویم و کس نماند

   وامی که جهان دهد ستاند

   از وام جهان اگر گیاهیست

می ترس که شوخ وام خواهیست

( ص 235 ، بیت 6 و 7 )

+ کاین هفت خدنگ چار بیخی

   وین نُه سپر هزار میخی

   با حربه ی مرگ اگر ستیزند

   افتند چنان که بر نخیزند

   هر صبح کزین رواق دلکش

   در خرمن عالم افتد آتش

   هر شام کزین خُم گل آلود

   بر خنبره ی فلک شود دود

   تعلیم گر تو شد که اینجای

   آتشکده ایست دود پیمای

( ص 235 ، بیت 11 تا 15 )

+ دستاس فلک شکست خردش

   چون خرد شکست ، باز بردش

( ص 264  ، بیت 3 )

+ در ناف جهان که پیچ پیچ است

   باد است و چه باد هیچ هیچ است

   این هفت سر اژدهای خونخوار

   در گرد تو حلقه است چون مار

( ص 265 ، ابیات الحاقی )

+ دیویست جهان فرشته صورت

   در بند هلاک تو ضرورت

   در کاسه ش نیست جز جگر چیز

   وز پهلوی توست آن جگر نیز

( ص 160 ، بیت 6 و 7 )

+ روز دو در این رحیل خانه

   می باید ساخت با زمانه

( ص 189 ، بیت 12 )

+ کای جان پدر نه جای خواب است

   کایّام دو اسبه در شتاب است

( ص 152 ، بیت 5 )

+ تیری زده چرخ بی مدارا

   خون ریخته از تو آشکارا

( ص 152 ، بیت 8 )