-
عشق از زبان مثنوی مولوی (2)
یکشنبه 25 مرداد 1394 18:38
بیماری عشق از نوع بیماری های جسمانی نیست بلکه بیماری دل است . از نظر مولوی عشق خواه مجازی باشد و خواه حقیقی ، سرانجام انسان را به سوی عالم الهی هدایت می کند . عشق موضوعی نیست که با زبان قابل تفسیر و بیان باشد و با عقل بتوان آن را تشریح کرد . بلکه همانطوری که نور آفتاب دلیل وجود آفتاب است ، عشق نیز خود بدون تشریح و...
-
خلاصه ای از هفت پیکر نظامی ( عقیل پورخلیلی )
یکشنبه 25 مرداد 1394 00:56
آغاز داستان بهرام یزدگرد پسری به نام بهرام داشت ؛ پدر و پسری که در مثل همانند سنگ و گوهر بودند ؛ یزدگرد به هرکسی ظلم می کرد ، بهرام او را می نواخت . وقتی بهرام با اقبالی خجسته زاده شد ، پدرش یزدگرد در صدد دیدن طالع خود برآمد . قبل از این یزدگرد پسرانی داشت که به خاطر پاداش ستمکاریش مردند . این بار منجمان حکم کردند که...
-
حکمت های نهج البلاغه
شنبه 24 مرداد 1394 16:26
حکمت 1 : در فتنه ها چونان شتر دوساله باش ؛ نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند . حکمت 2 : آن که جان را با طمع ورزی بپوشاند ،خود را پست کرده و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد ،خود را خوار کرده و آن که زبان را بر خود حاکم کند ، خود را بی رازش کرده است . حکمت 4 : ناتوانی ، آفت است ؛ شکیبایی...
-
یک مژه خفتن ( دکتر شفیعی کدکنی )
سهشنبه 20 مرداد 1394 09:44
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم وین درد نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چو مهتاب شبانگاه گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم با پرتو ماه آیم و چون سایه ی دیوار گامی ز سر کوی تو رفتن نتوانم دور از تو من سوخته در دامن شب ها چون شمع سحر ، یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز...
-
صورت و ظرایف هنری در شعر حافظ ( 2 )
شنبه 17 مرداد 1394 10:17
تفاوت ایهام در شعر حافظ با دیگر شاعران این است که لایه های معانی در شعر حافظ پیچیده تر و دیریاب ترند . مثلاً در بیت زیر از سعدی واژه ی « مشتری » و « بها » ایهام دارد که به راحتی معانی آن قابل دریافت است : * مشتری را بهای روی تو نیست من بدین مفلسی خریدارت ( مشتری : 1- خریدار 2- سیاره ی مشتری یا برجیس ) ( بها : 1- ارزش...
-
رعایت ادب و شکر گزاری در محضر الهی و زیان های ناسپاسی در نعمت های الهی !!
شنبه 3 مرداد 1394 12:24
« ادب » در اصطلاح عارفان مجموعه ای از خصلت ها و احساسات و رفتاری است که نتیجه ی فرهنگ روحانی و معنوی است . مولانا در ادامه ی داستان « حکایت عاشق شدن پادشاه بر کنیزک » انسان بی ادب را محروم از لطف حق می داند و اینکه انسان بی ادب نه تنها خود بلکه تمام جهان را در آتش فتنه ی خود می سوزاند . از خدا جوییم توفیق ادب بی ادب...
-
غزل « هنوز » از مرحوم « سیمین بهبهانی »
پنجشنبه 1 مرداد 1394 13:04
رفتم امّا دل من مانده بر ِ دوست هنوز می برم جسمی و ، جان در گرو اوست هنوز هرچه او خواست ، همان خواست دلم بی کم و کاست گرچه راضی نشد از من دل آن دوست هنوز گرچه با دوری ِ او زندگیم نیست ولی یاد او می دَمَدَم جان به رگ و پوست هنوز بر سر و سینه ی من بوسه ی گرمش گل کرد جان ِ حسرت زده زان خاطره خوشبوست هنوز رشته ی مهر و وفا...
-
حکایت عاشق شدن پادشاهی بر کنیزکی ( مثنوی مولوی - دفتر اول )
شنبه 27 تیر 1394 23:40
« پادشاهی به قصد شکار همراه خدمتکارانش به بیرون شهر رفت . در میانه ی راه ، کنیزکی زیبارو دید و دل بدو باخت , و بر آن شد که او را به دست آورد و همراه خود ببرد . او با بذل مالی فراوان بر این مهم دست یافت . امّا دیری نپایید که کنیزک بیمار شد و شاه طبیبان حاذق را از هر سوی نزد خود فراخواند تا کنیزک را درمان کنند . طبیبان...
-
عید فطر 94 بر همگان مبارک باد .
جمعه 26 تیر 1394 23:12
می خواست بهانه ای که پر نور شویم از هرچه بدی و غیر او دور شویم یک ماه پر از فرصت برگشتن داد یک عید فرستاد که مغفور شویم *** یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم در هر سحر و شبی چو مولا باشیم ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست باشد که همیشه مثل حالا باشیم *** یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد یا رب نکند دوباره...
-
عشق از زبان مثنوی مولوی !!
پنجشنبه 25 تیر 1394 16:56
« عشق » همانند آتشی است که از درون عاشق زبانه می کشد و بدون آن انسان هیچ است و در باطن تمام موجودات جهان حتی « نی » و « شراب » نیز عشق وجود دارد و آنها را به تحرّک و پویایی می کشاند : + آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد ، نیست باد + آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد البته تنها...
-
لطایفی از عبید زاکانی ( رساله ی دلگشا )
پنجشنبه 25 تیر 1394 01:37
* مؤذنی بانگ می گفت و می دوید . پرسیدند که چرا می دوی ؟ گفت : می گویند که آواز تو از دور خوش است . می دوم تا آواز خود را از دور بشنوم . * در ِ خانه ی جحی بدزدیدند . او برفت و در مسجدی برکند و به خانه می برد . گفتند : چرا در ِ مسجد را کنده ای ؟ گفت : در ِ خانه ی من دزدیده اند و صاحب ِ این در [ خدا ] دزد را می شناسد ؛...
-
لطایفی از عبید زاکانی
پنجشنبه 25 تیر 1394 01:29
* از بهر روز عید ، سلطان محمود خلعت هر کسی تعیین می کرد . چون به طلخک رسید ، فرمود تا پالانی بیارید و بدو دهید . چنان کردند . چون مردم خلعت پوشیدند ، طلخک آن پالان بر دوش گرفت و به مجلس سلطان آمد . گفت : عنایت سلطان در حق من بنده از اینجا معلوم کنید که شما همه را خلعت از خزانه فرمود دادن و جامه ی خاص از تن خود برکند و...
-
دبیرستان نمونه دولتی امام علی ( ع ) - سال دوم دبیرستان
پنجشنبه 25 تیر 1394 01:00
-
حکایتی از گلستان سعدی !!
چهارشنبه 24 تیر 1394 11:40
یکی را از وزرا پسری کودن بود . پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مر این را تربیتی میکن ، مگر عاقل شود . روزگاری تعلیم کردش و مؤثّر نبود . پیش پدرش کس فرستاد که این ، عاقل نمی باشد و مرا دیوانه کرد . چون بُوَد اصل گوهری قابل تربیت را در او اثر باشد هیچ صیقل نکو نداند کرد آهنی را که بدگهر باشد سگ به دریای هفتگانه مشوی که...
-
دبیرستان نمونه دولتی امام علی ( ع ) - سوم تجربی
چهارشنبه 24 تیر 1394 11:22
-
دانش آموزان دبیرستان شهید مدرس واوان
سهشنبه 23 تیر 1394 12:34
دوم ریاضی - 1392 سوم تجربی - 1392 سوم تجربی - 1392 سوم تجربی - 1392 دوم انسانی - 1392
-
حکایت غلام هندو که به خداوند زاده ی خود پنهان عشق آورده بود ...
دوشنبه 22 تیر 1394 18:51
مولوی در دفتر ششم مثنوی داستانی را آورده است که در آن می خواهد اثبات کند که کبر و غرور داشتن ، انسان را به پشیمانی می کشاند و رسوایش می سازد . همچنین انسان نباید به این دنیای پرزرق و برق فریفته شود و زیبایی ظاهری آن را به چیزی شمرد . به قول خواجو کرمانی یا حافظ شیرازی ، دنیا همانند عروسی است که ظاهرش زیبا ولی در باطن...
-
ماجرای بازرگان و چهار همسرش !
دوشنبه 22 تیر 1394 00:45
بازرگانی ثروتمند چهار همسر داشت . همسر چهارم او بسیار زیبا بود و سوگلی او محسوب می شد . بازرگان به او خیلی علاقه مند بود و همواره با او مهربانی می کرد و هر چه می خواست برایش تهیه می نمود . بازرگان همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و در تمام مهمانی ها به وجود او افتخار می کرد . او همسر دومش را هم خیلی دوست داشت و هر وقت...
-
حکایتی طنز آمیز از عبید زاکانی ( از کتاب اخلاق الاشراف ، باب پنجم )
دوشنبه 22 تیر 1394 00:11
در همین روزها بزرگ زاده ای لباسی به درویشی بخشید . اتّفاقاً عدّه ای عیبجو خبر این واقعه را به گوش پدر رساندند و پدر ، فرزندش را سرزنش می کرد . پسر گفت : در کتاب خواندم که هر کس بزرگی و شهرت می خواهد ، باید هرچه دارد ایثار کند و من هم به طمع کسب بزرگی این کار را کردم . پدر گفت : ای ابله ! در لفظ « ایثار » اشتباه کرده و...
-
اهل بیت از زبان مولوی !
شنبه 20 تیر 1394 11:00
* فرزندان و اهل بیت پیامبر همانند آفتابی هستند که نورشان همه جا پرتوافشانی می کند و اگر کسی نتواند بزرگی و حقیقت آنها را ببیند ، در واقع همانند خفاشی است که از نور گریزان است و مقصّر خود اوست . هست اشارات محمد المُراد کُل گشاد اندر گشاد اندر گشاد صدهزاران آفرین بر جان او بر قدوم و دور فرزندان او آن خلیفه زادگان مُقبلش...
-
ارزش همّت و اراده ی انسان در نگاه مثنوی مولوی !
شنبه 20 تیر 1394 00:06
* همانطوری که پرنده با پر خود تا آشیانه اش می پرد ، انسان نیز با همّت و اراده ی خود می تواند به پرواز درآید و ارزش انسانی خود را بنمایاند . وگرنه ظاهر انسانی داشتن به خودی خود ارزش نیست . همانطوری که پرنده ی شکاری باز اگر چه سفید و زیبا باشد ولی اگر شکارش تنها موش باشد ، حقیر و بی ارزش است . در مقابل اگر جغدی که در...
-
صورت و ظرایف هنری در شعر حافظ
جمعه 19 تیر 1394 16:28
( چند نمونه ایهام معنایی در واژه ی « تاب » ) « گذشته از ظرایف موسیقیایی ، یکی دیگر از برجسته ترین خصوصیات شعر حافظ ، چند جانبی بودن منشور کلمات در شعر اوست ... کمتر کلمه ای در دیوان حافظ می توان یافت که استعداد و ظرفیت ابهام و ایهام آفرینی معنایی داشته باشد و حافظ از آن استفاده نکرده باشد . » * به بوی نافه ای کاخر صبا...
-
جزوه ی زبان و ادبیات فارسی پیش دانشگاهی عمومی
پنجشنبه 18 تیر 1394 04:23
دانلود جزوه ی زبان و ادبیات فارسی پیش عمومی (ترم اول ) دانلود جزوه ی زبان و ادبیات فارسی پیش عمومی (ترم دوم )
-
حکمت هایی از نهج البلاغه
دوشنبه 15 تیر 1394 12:40
* حکمت 1 : در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند . * حکمت 19 : آن کس که در پی آرزوی خویش تازد ، مرگ او را از پای درآورد . * حکمت 23 : کسی که کردارش او را به جایی نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رساند . * حکمت 38 : ( به فرزندش امام حسن : ) پسرم ! چهار...
-
مثنوی مولانا - دفتر ششم
یکشنبه 14 تیر 1394 12:42
در ابتدای دفتر ششم مثنوی نکته جالبی مطرح شده است که هر کس باید وظیفه ی خود را به درستی انجام دهد و به این توجه نکند که مخاطب او سخنش را می پذیرد یا نه ؟ توجه می کند یا نه ؟ همانطوری که پیامبران نیز وظیفه ی خود را که ابلاغ رسالت و آشنا کردن مردم با راه راست بود ، انجام می دادند ؛ تعداد کمی ایمان می آوردند و عده ی کثیر...
-
جزوه ی ادبیات فارسی سال سوم دبیرستان ( ریاضی - تجربی )
یکشنبه 14 تیر 1394 12:15
دانلود جزوه ی ادبیات فارسی 3 ریاضی تجربی - ترم اول دانلود جزوه ی ادبیات فارسی 3 ریاضی تجربی - ترم دوم
-
جزوه ی ادبیات فارسی سال دوم دبیرستان
شنبه 13 تیر 1394 15:34
دانلود جزوه ی ادبیات فارسی 2 - ترم اول دانلود جزوه ی ادبیات فارسی 2 - ترم دوم